جواب به این علت که احساس گرسنگی می کنیم همین علت ما را برآن میدارد تا هنگامی که گرسنه هستیم بخوریم و هنگامی که سیر هستیم دست از خوردن بکشیم ولی مشکل این است که خوردن فقط به علت گرسنگی نیست گاهی اوقات نیاز به خوردن به علت احساس ناراحتی یا افسردگی پیش میآید و گاهی هم به اجبار غذا می خوریم در زمان خردسالی پیش از آن که برای خوردن تحت تاثیر دوستان والدین یا قوانین اجتماعی قرار بگیریم بدنمان می دانست که چه طور به عمل خوردن بدون هیچ مشکلی واکنش نشان دهد این مسأله باعث می شد ما بدانیم چه وقت بخوریم چه مقدار بخوریم و چه وقت دست از خوردن برداریم پس طبیعتاً نباید نگران وزنمان باشیم زیرا ما فقط به اندازه نیازمان می خوریم سپس به دنبال کارمان می رویم تا زمانی که دوباره احساس گرسنگی و نیاز به خوردن ظاهر شود. متأسفانه زمانی که شما فرزند خانه هستید این توانایی را ندارید که بر اساس میل خود تصمیم بگیرید چه زمانی بخورید یا چه چیزی را بخورید. انتخاب نوع غذا هم چندان در اختیارتان نیست و مجبورید از خواسته والدین یا برنامه غذایی مدرسه یا اصول جامعه پیروی کنید.

به تدریج که بزرگتر می شوید. این سؤال در ذهنتان به وجود می آید که چرا غذا می خورید؛ زیرا کمتر پیش آمده که بر اساس نیاز گرسنگی خود چیزی خورده باشید و به این مسایل توجه می کنید که چه چیزی را باید و چه چیزی را نباید بخورید. همچنین عادتهای اجتماعی در غریزه خوردن شما تأثیر دارند؛ بنابراین در این زمان خوردن به جای آن که عملی لذت بخش جلوه کند، معنا و مفهوم منفی ای در ذهنتان ایجاد می کند؛ به گونه ای که گاه از ترس چاق شدن و لاغر شدن از خوردن بیزار می شوید.  

ترس از چاق شدن

« من حتی زمانی که خیلی گرسنه هستم زیاد غذا نمیخورم زیرا دوست ندارم چاق شوم خواهر ۱۷ ساله من خیلی چاق است. این مسأله خیلی ناراحت کننده است. با این که او را خیلی دوست دارم ولی وقتی نگاهش می کنم خجالت می کشم مادرم همیشه می گوید اگر خواهرم کمی از وزنش را کم کند زیباتر خواهد بود. مردم کوچه و خیابان خواهرم را مسخره می کنند ولی او گوشش بدهکار نیست. او خیلی پرخور است.» دی - ۱۳ ساله

گفته های دی در مورد وضعیت خواهرش نشان می دهد که جامعه با افرادی که به نظر غیر عادی می آیند، چه برخوردی دارد. دی غذا نمی خورد چون دوست ندارد مثل خواهرش باشد. و به خاطر چاقی مورد تمسخر دیگران قرار گیرد. به هر حال تحمل فشار گرسنگی و خودداری از خوردن همان اندازه مشکل است که وقتی کسی گرسنه نیست به زور چیزی می خورد.

 مراقبت والدین

« مادرم واقعاً از دست من ناراحت است. او میگوید که من میل زیادی به خوردن دارم چون همیشه احساس گرسنگی می کنم او اجازه نمی دهد تا بین وعده های غذایی چیزی بخورم یا کمی غذای اضافی بخواهم بنابراین معمولاً یواشکی به این طرف و آن طرف سری می زنم و وقتی حواسش نیست چیزی می خورم.» الى - ۱۳ ساله

« پدر و مادرم همیشه به من نق می زنند که بشقابم را تمیز کنم و غذاها را حرام نکنم اگر بگویم که گرسنه نیستم و یا با خوردن چیزی مخالفت کنم مادرم عصبانی می شود و به خاطر بی اشتهایی مرا سرزنش می کند. بعضی وقتها آرزو می کنم که ای کاش میتوانستم بخورم زیرا مادرم به خاطر نخوردن من واقعاً احساس ناراحتی می کند.» تینا - ۱۵ ساله

مطالعات نشان می دهند که وقتی والدین فرزندانشان را در مورد غذا خوردن آزاد می گذارند کودکان بر اساس نیاز و به اندازه میلشان غذا می خورند. به هر حال حرف زدن از عمل کردن آسان تر است. مسأله غذا همیشه معضل بزرگی در خانواده ها ایجاد می کند؛ زیرا والدین نگرانند که فرزندانشان کمتر یا بیشتر از حد لازم غذا نخورند. این نگرانی ممکن است یا علت اجتماعی داشته باشد زیرا والدین می خواهند مطمئن شوند شما به اندازه کافی و طبق اصول مناسب خورده اید یا نه و یا علتهای شخصی زیرا ممکن است خودشان هم مشکل غذا خوردن داشته باشند.

اگر شما هم والدینی دارید که مجبورتان می کنند هنگامی که گرسنه نیستید چیزی بخورید بهتر است آنها را متوجه کنید که شما فرد باشعور و فهمیده ای هستید و برای خوردن ادا در نمی آورید. از طرف دیگر اگر والدین شما تلاش می کنند خوردن شما را کنترل کنند باید در مورد عواقب منفی این کار با آنها صحبت کنید تحقیقات نشان می دهند افرادی که علی رغم گرسنگی از خوردن خودداری می کنند معمولاً به صورت غیر مستقیم و غیر محسوس غذای بیشتری می خورند به این ترتیب که به پنهان کاری و مخفیانه خوردن رو می آورند.

مراقبت دوستان

« هر وقت که جلوی دوستانم شکلات با چیپس میخورم آنها به من می گویند: مواظب باش چاق نشوی این کار آنها مرا نگران میکند زیرا هیچ کدام از آنها هیچ وقت چیپس یا خوراکیهای کم ارزش نمی خورند.» لی - ۱۳ ساله

« دوستم می گوید اگر میخواهی وزنت را کنترل کنی باید یکی از وعده های غذایی ات را حذف کنی. او خودش هیچ وقت ناهار نمی خورد و من چون همیشه ناهار می خورم از این بابت احساس بدی دارم واقعیت این است که اراده من مثل او قوی نیست. » ماریا - ۱۳ ساله

گاهی اوقات یک دوست ممکن است بدترین دشمن انسان باشد؛ به خصوص وقتی که پای خوردن به میان می آید. بسیاری از دختران مشکل ماریا را دارند و همیشه در مورد خوردن سفارشهایی را از دوستانشان دریافت می کنند. خیلی مشکل است که در این مورد در برابر دوستان خود مقاومت کنید؛ به خصوص وقتی گفته های آنان باعث شود که احساس کنید فردی شکمو هستید و یا وقتی رفتار آنها باعث شود که احساس کنید رفتار شما پر از اشتباه است. بسیاری از دختران و زنان به خاطر حرف هایی که می شنوند فکر می کنند می توانند در مورد خوردن یا نخوردن با یکدیگر رقابت کنند. حتی ممکن است به خاطر خودداری از خوردن عذاب بکشند؛ ولی وانمود کنند از این که شما بیشتر از آنها غذا می خورید خوشحالند. سعی کنید تحت تأثیر قرار نگیرید. واقعیت این است که خصوصیات هر فرد از دیگری متفاوت است و نیاز ما به غذا در زمانهای مختلف متفاوت است. اگر گرسنه اید و مایلید که چیزی بخورید تصمیم با شماست. اجازه ندهید عادتهای نادرست دیگران در غذا خوردن شما را تحت تأثیر قرار دهد.

 

ادامه دارد ...

 

منبع: کتاب راهنمای دختران و پسران بلوغ، نویسنده: آنیتا نایک

 

 

کلمات کلیدی: #دبستان جوانه ها ، #سمنان